اثر انگشت



خب بسم الله الرحمن الرحیم

کلا هر چند وقت یکبار از اول شروع میکنم

مدتیه که فکرم درگیر اینه که از طریق فضای مجازی حرفه خودم رو گسترش بدم و مدام در این کار احساس ناتوانی میکنم . باید بگم که من یک مشاورم و از شغلم می ترسم و احساس میکنم یکی از سخت ترین کارهای دنیاست ، دیشب در حالیکه دلیل این ترس رو جست و جو میکردم  خیلی اتفاقی فکری به سرم زد . اینکه درسته من یه روانشناس تمام عیار نیستم  اما من یک مشاور مدرسه هستم و یک معلم تفکر یا بهتره بگم مربی تفکر . این کاریه که واقعا درحال انجامش هستم و چرا تجربه هامو به اشتراک نذارم چرا از یک پله کوتاه تر و دست یافتنی تر شروع نکنم به جای اینکه هرروز با این فکر که اونقدر علم دارم تا حال دیگران رو بهتر کنم یا نه خودمو محدود کنم

خب به من خوشامد بگید


نمیدونم آخرش چی میشه ولی یه حسی بهم میگه که بد نمیشه .

دیروز اداره بودم و مشغول کارای تعیین جا خوشبختانه برخورد مسئولینم خیلی خوب بود اما جایی که قراره اولین سالای خدمت معلمیم رو بگذرونم دویست کیلومتر با خونمون فاصله داره و خیلی هم میگن بدمسیره . من که تابحال نرفتم و نمیدونم احتمالا یکی دو هفته دیگه زنگ بزنن و بگن ابلاغمو ببرم اون موقع میتونم برای اولین بار ببینمش . در ضمن میگن انتقالی گرفتنم خیلی سخته و شاید غیرممکن هرکی پاش برسه اونجا دیگه دراومدنی درکار نیست

دیروز مدام داشتم به این فکر میکردم تا وقتی رفتم اداره و دردسرهای بچه هایی رو دیدم که متاهل و بعضا بچه دارند . خیلی دردناک بود و غم انگیز . این که میگم واقعا بودها تراژدیی بود برای خودش

خدا رو شکر کردم هزار مرتبه شکر کردم که ازدواج نکردم.

امیدوارم شما ازون مردا نباشید ولی واقعا که بعضیاشون مرد نیستن . این روزا دخترا خیلی تحت فشارن برای مسئولیت بیرون خونه و داخل خونه دیگه غرولند مردها و اذیتاشون خداییش زیادیه . خب اون بنده خدا چیکار کنه که اینجوری شده و انتقالی نمیدن بهش ؟

اگه یه روز خواستین شوهر بشین شوهرای خوبی بشین . حمایتگر باشید نه مثل بچه ای که آبنباتشو ازش گرفتن :|

اونجا کسی بود که شوهرش بهش گفته بود یا انتقالیتو درست کن یا ما به درد هم نمیخوریم :| :| :|

یه بنده خدایی بود که با همه درگیری مدارکش دنبال کسی بدتر از خودش میگشت و میگفت توروخدا شوهرم اومد وضعیتتو بهش بگو بدونه وضع ما اونقدرام بد نیست :| :| :|

من موندم این مردایی که تو فیلما میرن تو دهن اژدها پس کو؟


پی نوشت : قصدم از ارسال این مطلب چیز دیگه ای بود اصلا چیز دیگه میخواستم بگم .

علاوه بر اینکه خوشبحالم که آقا بالاسر ندارم میخواستم بگم نمیدونم آخرش چی میشه ولی میدونم بد نمیشه چون خدا همیشه آخر قصه هامو خوب تموم کرده مرسی خداجون دلم فقط به خودت قرصه و اصلا ناراحتی محل خدمتمو ندارم :*

مطمئنا خیری درش هست :)



بعدا نوشت اون قسمت که گفتم بعضیاشون مرد نیستن رو اصلاح میکنم چون مرد بودن یک مزیت نیست صرفا یک واژه س برای نامیدن یک جنس از انسان پس : "بعضیاشون واقعا آمادگی تکیه گاه کسی بودن رو ندارند و نباید ازدواج میکردند ."

طول میکشه تا توصیفی که بشه جایگزین این کلمه(مرد) که روزگاری درااااااااااز معنای خاص و منحصر به فرد داشته رو پیدا کرد ولی نشدنی نیست ؛)


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها